سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

كي تكونات رو حس ميكنم ؟

خوشگلم عزیزم مامان باهات حرف میزنه چند وقتیه دستم رو که میزارم رو شکمم با دقت توجه میکنم تا حرکتت رو حس کنم . هنوز که نشده . خودت رو با حرکاتت بهم نشون بده تا ارتباطمون با همدیگه قشنگتر بشه کوچولوی مامان . الان تو اواخر هفته ١٩ بارداریم هستم . تقریبا نیمی از بارداریم رو گذروندم و واقعا لذت بردم از این حسی که دارم  واقعا بارداری ادم رو معنوی تر میکنه . بعضی مامانا تو این دوران حساس و بدخلق تر میشن ولی من خداروشکر خیلی دوران خوبی رو دارم ارامش بیشتری دارم و احساس قدرت (روحی و ذهنی) بیشتری میکنم . شاید حق با مربی کلاس بارداریم باشه . ایشون میگه بعضیا تو این دوران به شکوفایی میرسن . دوست دام این حال خوب رو بعد از بارداری هم داش...
12 مرداد 1390

پرنسس

امروز سه شنبه (٣١ خرداد) به اتفاق همسری رفتیم برای تست غربالگری و سونوی کامل . صبح از خونه راه افتادیم . تا رسیدیم کارای پذیرش رو انجام دادیم . همسری برای کار ترجمش رفت انقلاب .آرامش و احساس خوبی داشتم . اول پاسخ به یه سری سوالات مثل سن بارداری چندم و ... دادم و بعد ازم خواستن وزن کنم . شده بودم ٥٩.٣ . حدود ٢ کیلو بیشتر شده بودم . بعدش ازم خون گرفتن . بعد هم راهنمایی شدم طبقه بالا . کلی خانم باردار اونجا نشسته بودن . نوبتم که شد رفتم برای مشاوره ژنتیک چند دقیقه .بعدش نشستم منتظر نوبت سونوم . سه تا اتاق سونو بود و کار هر نفر حدود یه ربع طول کشید . نوبتم که شد رفتم تو یه خانم دکتری بود بهش گفتم بعدا بیام منظر همسرم هستم . گفت بیا داخل تا...
12 مرداد 1390

من

سلاااام عزییییزم الهی قربونت برم خوشگل من صدات صدای زندگیه دیروز هیکل ماهت رو دیدم که مثل هلال مااااهه صدای قلبت رو که شنیدم دلللللللم رفففت چقدر محکم و قوی میزد خییییلی تحت تاثیر قرار گرفتم وااااای دیروز رو ابرا بودم چقدر با صدای قلبت جون گرفتم هر وقت یادت میافتم زندگی برا راحت و زیباست و چیزی جز این نیست با صدای قلبت این همه انرژی میدی و همه چیز رو زیبا میکنی ، وقتی بیای چی کار میکنی از دیروز فهمیدم که بهترین فرزندی   سه شنبه ٢٧ اردیبهشت ٩٠ ****** اولین سونو و اولین عکس فرزندم در هشتمین هفته ...
12 مرداد 1390

عكس ني ني خوشگل من

 عكس لپ گلي ما                                       چهارشنبه ٢٢ تیر ٩٠*** سومین سونو و عکس نی نی (پرنسس)/ قطعی شدن جنسیت در هفته ١٦       ...
12 مرداد 1390

دختر مامان و بابا

سلام دخترم چطوری مامان ؟ مامانی سرش شلوغه اگرنه خیلی دوست داره زود به زود بیاد اینجا برات بنویسه . چهارشنبه ٢٢ تير رفتم پیش دکترمون تا ویزیت بشم . خانوم دكتر از رو شکم مامان سونو کرد تا با همدیگه روی ماهتو ببینیم  . همون اول معلوم شد دختری عزیییزم ، پرنسس من و بابا . بعدش نیمرخت به ما بود و اون لپای تپل و گلیت رو دیدم و بدن تپلو و نازتو . دوستت دارم اندازه ...    اندازه نداره   پنج شنبه بابايي و من و دايي جون رفتيم شمال . يه سفر يه روزه . ماماني خوش گذشت ؟ صداي دريا رو شنيدي ؟  حسش كردي ؟  با همديگه يه كم آفتاب گرفتيم . شنا هم كرديم . عصر هم با بابا جون و دايي جون رفتيم يه جا كه خ...
2 مرداد 1390
1